بصیر
در این وبلاگ سعی می شود در مورد اتفاقات وجریانات سیاسی و فرهنگی و اقتصادی تحلیهایی قرار داده شود






اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


جستجو




آملی لاریجانی :دولت دنبال شریک جرم نباشد ...

قوه قضاییه هیچ اطلاعی از محتوئای سند 2030 نداشته است.
رییس قوه قضاییه در جلسه مسئولان عالی قضایی:
آنچه در موردسند 2030 برای قوه قضاییه آن هم استحضارا و صرفا جهت اطلاع ارسال شد مصوبه هیئت وزیران مبنی بر تشکیل کارگروه ملی آموزش 2030 پس از امضای این سند بود.
قوه قضاییه هیچ دخالت و اطلاعی پیرامون جزییات ومحتوای این سند نداشته است.
دولت در ماجرای سند 2030 دنبال شریک جرم نباشد./فارس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-03-29] [ 12:57:00 ق.ظ ]

نه به 2030 ...

آیت الله محمد جواد لنکرانی 20 خرداد در جمع بیش از 200نفر از اساتید و علمای قم:
توقف سند (2030)فایده ندارد باید آن را باطل کرد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:54:00 ق.ظ ]

آنچه درباره سند ۲۰۳۰ نمی دانیم ...

چرا سند ۲۰۳۰ نگران کننده است ؟

آنچه درباره سند ۲۰۳۰ نمی دانیم

رهبران كشورهاي عضو سازمان ملل متحد، در سپتامبر 2015 در اجلاس عالي رتبة اين سازمان متعهد شدند تا اهداف دستور كار جهاني توسعةپايدار 2030 را كه نتيجة يك فرآيند گسترده مشورتي در سطح جهاني بود، در سياستگذاري كلان ملّي خود از اول ژانوية 2016 مد نظر داشته باشند.

در ايران نيز، آذرماه سال 95 بود كه سندي با عنوان سند ملي آموزش 2030 ايران با حضور وزراي آموزش و پرورش و علوم رونمايي شد.گفته مي شد اين سند وضعيت حوزه آموزش در ايران بين سالهاي 2016 تا 2030 را ترسيم ميكند كه شرايط و چگونگي تحصيل و سطح سواد درايران و ديگر كشورهاي عضو اين پيمان كجا و چطور باشد.

شكايت هاي عجيب يونسكو از كشورهاي پذيرنده 2030/ از اعتراض به غيرقانوني بودن روسپيگري تا تلاش براي حذف روز مادر+جدول
همه چیز در فایل زیر دانلود کنید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-03-22] [ 01:12:00 ق.ظ ]

هدف سند ۲۰۳۰ چیست؟ ...

هدف سند ۲۰۳۰ چیست؟
اغواگری نئولیبرال
نویسنده : اکبر محمدی

گویا امضای سند در پشت دربهای بسته و با مهر و موم محرمانه به یک اپیدمی در جمهوری اسلامی تبدیل شده است. سند 2030 که چشم انداز 15 ساله‌ای را برای آموزش در کشور در نظر دارد جز از طریق همین پروسه به تصویب- اگر بتوان نام تصویب را برای آن در نظر گرفت- دنبال نشده است. سندی که باید الزامات عنصری‌ترین حیات فرهنگی ما را مشخص کند و مجاری آن را برای اهداف فرهنگی بگشاید در یک وضعیت مبهم و نامشخص توسط تیمی در داخل و خارج تهیه و سپس بدون اینکه از مجاری قانونی خود عبور کند در مسیر اجرا گذاشته شده است. اما نکته سوال برانگیز این است که با وجود اسناد بالادستی بسیار همچون «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، « سند نقشه جامع علمی کشور»، « نقشه مهندسی فرهنگی کشور» و … ،چرا مسئولان مربوط، به جدیت برنامه2030 یونسکو پیگیر اجرای آنها نیست؟ پذیرش و اجرای برنامه‌های سازمانهای بین‌المللی نظیر برنامه آموزش 2030 و درگیر شدن چهار وزارتخانه دولت تدبیر و امید با آن، در سکوت رسانه‌ای و بدون شرح جزئیات و منافعی که از اجرای آن نصیب سیستم آموزشی کشور می‌شود، چه توجیهی دارد؟ درباب پاسخ به این مساله ما نیازی به چشم بندی، تاویل و یا روان کاوی شخصیت افراد نداریم! صرفا کافی است مقایسه‌ای با دیگر اقدامات «قیّم مآبان» کشور داشته باشیم. چرا که امضای سند- که منافع و مصالح عمومی را باید در نظر بگیرد - در پشت دربهای بسته در این چند ساله به یک امر عادی و عرفی در قاموس سیاست و سیاست مداران ما تبدیل شده است و نتیجه آن نیز جز به تاراج رفتن سرمایه فرهنگی-اجتماعی و منافع ملی ما نمی‌باشد. اجازه دهید مسئله را با ادبیات و رویکردی دیگر بیان کنیم، چه بسا این بیان، مشخص کننده وضع ما و چرایی پذیرش این سند باشد. کنترل دولت اکنون در دست ثروت، قدرت و سازمانهای خاص جهانی است. دولتها به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند شکلهای جهانی حکومت را به چالش بکشند. باید به خاطر داشته باشیم که نئولیبرالیسم بسیار قدرتمند است؛ آن‌هم نه ‌فقط به‌خاطر ساختارهای اقتصادی خود، بلکه همچنین به‌خاطر قدرت ایدئولوژیک و آموزشی‌ای که در اختیار دارد.
نئولیبرالیسم نه‌تنها در جنگهای مختلف، قدرت و ثروتِ طبقۀ به‌شدت ثروتمند را تثبیت می‌کند، بلکه تمام ابزارهای فرهنگی و مکانهای آموزشی‌ای را که وظیفۀ تولید هویت، امیال و ارزشها را برعهده دارند، کنترل می‌کند؛ ارزشها و امیالی که همگی از بازار تقلید می‌کنند. نئولیبرالیسم از این منظر شکلی از حکومت است که نه‌تنها بازار، بلکه زندگی اجتماعی را نیز کنترل می‌کند. به‌عنوان شکلی از حکومت، نئولیبرالیسم خارج از مقررات دولتی، به ساختن هویت، سوژه‌ها و سبکهای زندگی می‌پردازد. نئولیبرالیسم می‌کوشد با پیروی از اخلاق بقای اصلح و برپایۀ ایدۀ فرد آزاد، انحصارطلب و متعهد به حقوق گروه‌ها و مؤسسات حاکم، ثروت را از مسائل اخلاقی و هزینه‌های اجتماعی بیرون بکشد. نئولیبرالیسم به‌عنوان شکلی از آموزش عمومی و سیاست فرهنگی، تمام ابعاد زندگی را براساس عقلانیت بازار طراحی می‌کند اخلاق نئولیبرالی قصد گسترش و بسط خود را دارد،بهترین فرمی که با آن می تواند خودش را بروز و گسترش دهد، آموزش است. دولت ها و حاکمیت ها در برابر تغییر و تحول در منطق آموزشی مقاومت می کنند.این مقاومت معمولا با ابزار اقتصادی و تجارت جهانی شکسته می‌شود. برای پیوستن به استانداردهای جهانی اقتصاد باید از الگوی فرهنگی و سیاسی آن نیز پیروی کرد، متضمن این پیروی نیز تربیت نیروهایی است که همچون پیچ و مهره در این نظم جهانی عمل کنند و آن را پیش برند. از دهه 60 قرن بیستم میلادی غربیها ترتیبات جدیدی برای اداره جهان ارائه کردند که با عنواینی چون نظم جهانی ،پست مدرنیسم، نئولیبرالیسم و … شناخته می‌شوند که تا حد زیادی شکست خوردند. یکی از طرح‌هایی که آنها تصویب کردند، طرح هزاره سوم بود که تحت عنوان «توسعه پایدار 2030» مطرح شد. البته پیش از این طرح‌های دیگری همچون سند داکار یا EFA وجود داشتند. کلیت این طرح برای کنترل نظم جهانی در سایه لیبرالیسم فرهنگی غرب بود. نظم جدید غربی دیگر راه عبور و نفوذ خود را از مسیر نظامی پیگیری نمی‌کرد یا بهتر بگوییم قصد پیگیری نداشت! بلکه از طریق فرهنگ و باز تعریف هویتی و تغییر جهان معنایی سعی در تثبیت نظم جهانی داشت و از سوی دیگر با ابزارهای متفاوت سعی داشت تا نیروهای حاشیه‌ای که هنوز به تجدد نپیوسته بودند و در خارج از تاریخ آن به سر می‌بردند را به خود ملحق کند. مشخصا آنکه خارج از این تاریخ قرار دارد، در کشورها و فرهنگهایی است که بیشترین مقاوت را در این باب انجام می‌دهند . از همین سو است که در این وقت از زمان مجموعه‌هایی از اسناد توسط سازمانهای جهانی تولید می‌شود تا کشورهای حاشیه‌ای با نظم سرمایه‌دار هماهنگ شوند و انسانی تربیت کنند که مانند یک پیچ و مُهره در نظم جهانی موجود عمل کند. از آنچه که بیان شد مشخص می‌شود که سند 2030 در مغایرت کامل با اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی است چرا که انقلاب اسلامی حداقل با آنچه که از سخنان رهبران آن می‌دانیم انفتاحی در تاریخ بود، که قصد داشت مقولات الاهیاتی را در تمام حیات اجتماعی بشر وارد کند و دقیقا آنچه که از این سند به صورت بدوی استخراج می شود ماهیت سکولار و ضد دینی آن می باشد. اما مشخصه دیگر سند، پیوند وثیق آن با منطق اقتصاد بازار است که به دولتها پیشنهاد می‌دهد آموزش را خصوصی کنند تا از هزینه‌های اضافی بکاهند! البته همین اصل در یک پیوندی با استراتژی شکستن مقاومت دولتها در برابر آموزش جهانی است. چرا که بخش خصوصی نه توان و نه انگیزه‌ای برای برنامه ریزی بلند مدت و استراتژیک که منافع کشور و فرهنگی را نیز دریابد ندارد. به عبارت بهتر ، دنیای آینده را این سند است که می‌سازد در حالیکه از شفافیت کافی برخوردار نیست، این عدم شفافیت هم برای کشورها و هم برای پژوهشگران مشکل ایجاد می‌کند. در سند مفاهیم و مقولاتی همچون، برابری جنسیتی، حذف کلیشه‌های جنسیتی، رفع خشونت و… به صورت کلی و بدون شاخص سازی و تعریف آمده است و برای مفهوم‌سازی این موارد به سندهای حاشیه‌ای دیگر ارجاع داده است. مانند سند WHO یا EFA و سندهای دیگر… برای بیان این مدعا مشخصا نیاز است تا برخی از بندها و اهداف سند را بررسی کنیم. پیش از این بررسی لازم است گفته شود که هر سندی بدون تعریف مفاهیم و شاخص سازیها بدون ارزش می‌باشد پس همانطور که سند خود به اسناد حاشیه ای دیگر ارجاع می‌دهد باید آنها را در تحلیل خود دخیل کنیم. در هدف پنجم سند : کلمه “gender” در “gender Equality” هم به معنای برابری زن و مرد است و هم در سندهای متعددی از سازمان ملل به حق برابری همجنس‌بازان اشاره دارد که بعضی از کشورها به این کلمه اعتراض کردند! (هشتاد کشور دنیا همجنس‌بازی را غیر قانونی می‌دانند).
در هدف چهارم سند ، کلمه inclusive یا inclusion که اتفاقا 40 بار در این سند آمده ، هم به معنای “واسع و شامل” است و هم یک کلمه برای شامل شدن همجنس‌بازان در سندهای دیگری که سازمان ملل چنین تفسیری از این کلمه کرده است … نتیجه این تفسیر این است که باید قوانینی در کشورهای امضا کننده 2030، تصویب شود که همجنس‌بازی را به رسمیت بشناسد و برای آنها آموزش مسائل همجنس‌بازی را از کودکی فراهم کند! ضمنا مدارس و خانواده‌ها باید از طرف مراجع بین‌المللی مثل هلال احمر نظارت شوند و حق عدم رعایت آن را ندارند. در آن آمده معلمین تنها در تربیت معلم آموزش ببینند آن هم طبق مطالب مجامع بین المللی و خارجی نه اسلامی- ایرانی و کشورها فقط از طریق همین تربیت معلم باید معلم بگیرند نه از دانشگاه‌های دیگر و با آموزشهای بومی.
در این سند و سند مکمل آن یعنی سند who گفته شده باید از خانواده حمایت شود.آنچه که مراد سند از خانواده است سه نوع است:1.زن و مرد و فرزند2. زن وزن و فرزند3. مرد و مرد و فرزند.به عبارتی باید روسپی‌گری و همجنس به رسمیت شناخته شوند. یا در جایی دیگر از سند درباب اقشار آسیب پذیر(بند5-4) و لزوم حمایت از آنها گفته شده است.آنچه که ما از این بیان متوجه می شویم لزوم حمایت دولت از مستضعفین و اقشار کم درآمد است که بسیار خوب است اما سند علاوه بر این، تعریفی دیگر ارائه می‌دهد که در آن اقلیتهایی چون همجنس بازها نیز جزء اقشار آسیب پذیر می‌باشند و حاکمیت باید آنها را به رسمیت بشناسد. و یا در باب رفع خشونت از مدارس وقتی وارد تعاریف ریز می شویم مشاهده می‌شود که اگر در متون درسی متنی درباب جنگ وجود داشته باشد مصداق خشونت تعریف می‌شود متقابلا سخن از دفاع مقدس و شهدای جنگ تحمیلی باید از کتابهای درسی حذف بشود چنان که این امر صورت گرفته است مانند حذف درس شهید فهمیده و یا حذف بخشی از متون کتاب ادبیات فارسی دوم دبستان و موارد بسیار دیگر . اما جالب است ، سندی که به گفته تدوین کنندگان داخلی با توجه به مقتضیات فرهنگی و بومی ما نگارش شده است از لزوم آموزش جنسی در سنین پایین سخن می‌گوید.این آموزشات قطعا برای کودک 4تا 6 سال و یا 7 تا 12 سال نمی‌تواند به صورت مفهومی باشد بلکه به صورت عملی انجام می‌شود!
از آنچه بیان شد مشخص می‌شود که این سند هدف عالی خود را انسانی با اخلاق نئولیبرال و آموزش شهروند جهانی قرار داده است.(ص29 بند7-4) منتها در این بیان مراد از شهروند جهانی انسانی است که با پیچ و مهره‌های سرمایه داری گره خورده باشد و اعتراضی هم به نظم مسلط نداشته باشد. در بیان دیگر با توجه به تاکیدات این سند به آموزشات فنی و تکنیکی مشخص است که اجازه هر گونه تفکر انتقادی را سلب می‌کند و راه را به سوی سکولار کردن و پذیرش ارزشهای سرمایه‌داری می‌گشاید.در بیان مجمل این سند جز از منطق لیبرالیسم متاخر پیروی نمی‌کند و برای ما دستاوردی جز عرفی‌سازی و استحاله فرهنگ و هویت ملی ندارد!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-03-11] [ 03:32:00 ق.ظ ]

رحیم‌پور ازغدی: سند 2030 صریحاً می‌گوید هر نوع تربیت دینی خلاف حقوق بشر است کاپیتولاسیون فرهنگی -آموزشی ...

رحیم‌پور ازغدی: سند 2030 صریحاً می‌گوید هر نوع تربیت دینی خلاف حقوق بشر است
کاپیتولاسیون فرهنگی -آموزشی

حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست بررسی تربیت و آموزش لیبرالی یا اسلامی در سند 2030 در دانشگاه تهران اظهار داشت:سال گذشته اعلام شد یونسکو از مسئولان تعهد گرفته سند 2030 در تمام کشورها اجرا شود، گفتند این کار داوطلبانه انجام شده، ولی در عمل کشور را متعهد کردند که تا سال 2030 این سند پیاده شود، وزارت امور خارجه بسیاری از قراردادها مثل همین سند را می‌گویند الزام‌آور نیست ولی بعد مشخص می‌شود اگر اجرا نکنیم، محکوم می‌شویم. برخی زودتر از آنچه آنها خواستند سند را پیاده کردند و گویا تصویب هیئت وزیران را هم گرفتند، دوستان دانشگاهی می‌گفتند 30 کارگروه تشکیل شده تا بدون اعلام رسمی و بدون نظر مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی این سند عملیاتی شود. این‌گونه نمی‌شود که تعهد بدهند، اجرا را هم شروع کنند، ولی مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی اطلاع نداشته باشند، در این سند نگاه لیبرال و نئولیبرال به حقوق کودک، آموزش و پرورش و زن و خانواده وجود دارد گرچه اشتراکاتی با مفاهیم اسلامی دیده می‌شود اما تناقض‌های بنیادی هم وجود دارد. حرف اساس ما این است چرا برخی اسناد بالادستی را دور می‌زنند و چنین اسنادی را امضا می‌کنند درحالی که برخی مفاد آن خلاف مبانی اسلام و قانون اساسی است.این سند صریحاً می‌گوید هر نوع تربیت دینی، الهی، خلاف حقوق بشر است، ولی آموزش جنسی تحت عنوان بهداشت را برای کودکان جزو حقوق کودکانی می‌داند که حتی به بلوغ جنسی نرسیده است.
لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرال اعلام کرد که ما به دین کاری نداریم و خودمان با عقل خودمان می‌سنجیم.اخلاق و حیا مسخره می‌شود و دست معلم، پدر و مادر با عنوان آزادی لیبرال از کودک برداشته می‌شود،حق همجنس‌بازی را جزو اصول حقوق بشر قرار می‌دهد، این نگاه می‌گوید حتی اگر 99 درصد یک جامعه به مسئله‌ای رأی موافق داد ولی آن مسئله در چارچوب لیبرال نباشد، آنها آن مسئله را دموکراسی نمی‌دانند.
تعریف‌شان از آموزش و پرورش نگاهی کاملاً ضددینی و سکولار است، هرچند که شاید 80 درصد هم با نگاه اسلامی مطابق باشد، ولی حرف ما همان 20 درصد است که این قراردادها اگر الزام‌آور نباشد هم آبروبر است، زیرا بر اساس همین‌ها هر سال ما را تحت عنوان نقض حقوق بشر محکوم می‌کنند. آنها از همجنس‌بازی گفتند و آقایان امضا کردند می‌گویند الزام‌آور نیست،در رأس این کشورها انگلیس، آمریکا و صهیونیست‌ها در مسند شوراهای نظارتی قرار دارند. در آمریکا می‌گویند بگذارید در مدارس نمادهای مذهبی وجود داشته باشد، باشگاه‌های مذهبی ایجاد شود، ولی برای ما مرزبندی می‌کنند. من از مسئولانی که پای این اسناد را امضا کرده‌اند خواهش می‌کنم به سوالات ما پاسخ دهند. این سوالات پژوهش افراد دانشگاهی است.
اصل 77 قانون اساسی می‌گوید که مجلس باید بر این قراردادها نظارت کند، این سند اصلاً به مجلس نرفته است، هر گونه تعهد بین‌المللی که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی باشد، نباید امضا شود. هر قراردادی که باعث شود بیگانه بر منابع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما مسلط شود، خلاف قانون اساسی است و شرعاً حرام است، زیرا کاپیتولاسیون آموزشی ـ فرهنگی به‌شمار می‌آید. براساس این سند تعهد داریم در برابر غرب پاسخگو باشیم و بگوییم چطور سیاست‌های آنها را در مدارس‌مان اجرا کردیم.
دوستان می‌گویند 2030 را داوطلبانه اجرا کردیم، یعنی هنوز به ما الزام نشده است، انجامش دادیم، حتی برجام را هم سریع انجام دادیم و طرف مقابل را به وجدانش سپردیم که 90 درصد آن را اجرایی نکرد. در مورد 2030 نیز کسی در آسیا و اقیانوسیه قدمی برنداشته که ما داوطلبانه انجام می‌دهیم، در صورتی که آنها هم چنین توقعی ندارند، ولی ما پیش‌دستی می‌کنیم.
دبیر کمیسون یونسکو، جمهوری اسلامی را به عنوان کشور پیشگام اجرای تدارکات لازم برای 2030 معرفی کرده و از طرف غرب، از ایران تقدیر می‌کنند، یعنی حتی آنها هم توقع چنین کاری را از ما نداشتند و این سند هم ما را غافلگیر کرد و هم آنها را.
با این سرعتی که پیش می‌رویم، 20 سال بعد خانواده در ایران چه تعریفی دارد؟ آنها نظام تربیتی خود را به ما تحمیل می‌کنند و حالا می‌خواهند از کودک 5 ساله آموزش را شروع کنند و خودمان هم داوطلبانه و با پول خودمان این کار را برایشان انجام می‌دهیم.
دکترین اومانیستی را مطرح می‌کنند و تحت عنوان تنوع فرهنگی و مذهبی عملاً هوس و نفسانیت که تمام انبیا برای مدیریت آن مبعوث شده‌اند را جایز می‌دانند، طبق سند 2030 در مدارس ما همجنس‌بازان می‌توانند کلاس آموزشی داشته باشند، ولی در مورد دین نمی‌توانیم صحبت کنیم. اینها که از آزادی می‌گویند خودشان، دختران باحجاب فرانسوی را از حجاب منع کردند و زن باحجاب امکان استخدام در نهادهای دولتی آنها را ندارد، ازدواج با همجنس را با قانون حمایت می‌کنند، ولی با پوشش مبارزه می‌کنند که این تناقض در برخورد با آزادی جالب است.
نکته بعدی که در سند مطرح شده الزام احترام به رفتارهای متفاوت است که یکی از آنها همجنس‌گرایی است و حتی عدم قانونی بودن همجنس‌گرایی در ایران را محکوم می‌کنند و ما هم پای این مسئله را امضا می‌کنیم، مفهوم شهروند جهانی را مطرح می‌کنند، ویژگی‌های کودکی که می‌خواهند تربیت کنند منطبق بر سکولاریسم است. ما چگونه این مسائل را در مدارس‌مان اجرا کنیم؟ مدارس غیرانتفاعی ما هم که دقیقاً انتفاعی است و فقط نام آن را معکوس گذاشته‌اند، به‌طوری که برخی از این مدارس سالانه 20 میلیون تومان یا بیشتر دریافت می‌کنند.
تضمین صلح بدون خشونت را مطرح می‌کنند و حتی عزاداری برای امام حسین(ع) را خشونت می‌دانند، به چند کشور عربی که نوکرشان هستند، دستور دادند که واژه‌های نظارت اجتماعی، انقلاب و واژه‌هایی نظیر این را از کتاب‌ها حذف کنند. ما به کودکانمان، اخلاق را یاد می‌دهیم به طوری که فرماندهان جنگ ما جوانان بودند و مسیر جنگ را تغییر دادند، اما آنها کینه و خشونت را به کودکانشان آموزش می‌دهند و این مسئله را بی‌ایراد می‌دانند. تحت شعار تضمین برابری زن و مرد، می‌خواهند جنجال ایجاد کنند، در حالی که در اسلام هیچ شغلی برای زنان حرام اعلام نشده است، حتی در دادگاه‌ها قاضی زن هم حضور دارد و اسلام فقط گفته مسئله حیا و عفت رعایت شود، در حال حاضر چند میلیون دیپلم بیکار به چند میلیون دکتر و مهندس بیکار تبدیل شده‌اند، زیرا اصلاً توجهی به نیاز کشور نشده است و فقط کارخانه تولید مدرک به راه انداختیم، در حالی که برخی رشته‌ها در کشور موردنیاز نیست و باید تعطیل شود.
براساس سند 2030 مستشاران خارجی باید به آموزش و پرورش ما نظارت کنند. هر کجای دنیا که پیشرفتی صورت گرفته، بر اساس نظم و حساب و کتاب بوده، ما غرب‌گرایی می‌کنیم ولی این مسائل را رعایت نمی‌کنیم و به جای آن پای سند همجنس‌بازی را امضا می‌کنیم، بحث عقیم کردن کارتن‌خواب‌ها را مطرح کردند، در حالی که به طور کلی نباید اصلاً کارتن‌خوابی وجود داشته باشد که چنین بحثی مطرح شود، ولی در همان نظام سرمایه‌داری ببینید که چه تعداد کارتن‌خواب وجود دارد.
می‌گویند باید گزارش سالانه به آنها ارائه دهیم که چقدر اینترنت بدون فیلتر در اختیار زنان و کودکان قرار می‌دهیم؛ چرا باید به آنها تعهد بدهیم؟ می‌گویند برای کنترل جمعیت باید به آنها تعهد بدهیم، نرخ رشد جمعیت‌مان به صفر رسیده است و حالا که آنها می‌خواهند باید آن را به زیر صفر برسانیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:31:00 ق.ظ ]